امنیت انسانی در پرتو نظریه عدالت جان رالز

نویسندگان

1 دانشیار حقوق عمومی، تهران، ایران

2 دانشجوی دکتری حقوق بین الملل، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال

چکیده

تحولات حقوق بین الملل پس از جنگ جهانی دوم و تشکیل سازمان ملل به­ویژه پس از صدور اعلامیه جهانی حقوق بشر، نشان از تغییر پارادایم حاکم بر نظام بین الملل از دولت محوری به بشر محوری دارد. تغییری که در همه زمینه ها از جمله مفهوم «امنیت» اثرگذار بوده است. در تعریف امنیت انسانی، اجماع نسبی بر سر تعریفی نسبتاً جامع از آن وجود دارد که شامل حراست از هسته حیاتی همه افراد بشر در مقابل تهدیدات شایع، سازگار با کمال و شکوفایی بلندمدت انسانها می‌باشد. مقاله حاضر ضمن تبیین مفهوم امنیت انسانی و تئوری عدالت جان رالز با رویکردی توصیفی- تحلیلی نشان می­دهد که چگونه امنیت انسانی به­عنوان رویکردی جدید به مقوله امنیت، در پرتو نظریه عدالت جان رالز تامین خواهد شد. به­عبارت دیگر اینکه چگونه تئوری عدالت جان رالز می­تواند مبنای فلسفی لازم را برای دکترین­های حقوق بشری از جمله امنیت انسانی و در راستای تبیین مفهوم و جایگاه عدالت در عرصه بین المللی، فراهم آورد به­گونه­ای که به­طور معقولانه­ای مورد توافق همه دولت­ها قرار گیرد.

کلیدواژه‌ها