تئوری حقوق اساسی چیست؟

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشجوی دکتری حقوق عمومی دانشگاه شهید بهشتی

2 دانشجوی کارشناسی ارشد حقوق عمومی دانشگاه شهید بهشتی

چکیده

                      تئوری حقوق اساسی دقیقاً به چه معناست؟ آیا این امر امکان پذیر است، (همان گونه که پروفسور فانون به درستی می‌گوید) که تئوری حقوق اساسی هم توصیفی و هم تجویزی باشد و فرض شود نتایجی را به بار آورد که از نظر اخلاقی درست به نظر می‌رسد اما همچنین برخی نتایجی را به بار آورد که مؤلفه‌های تئوریک را غیر قابل قبول می‌سازد؟ در پاسخ پروفسور استراس استدلال می‌کند که یک تئوری حقوق اساسی در مقام ترسیم و فراهم کردن مبناهای توافقی است که در چارچوب یک فرهنگ حقوقی وجود دارد و در مقام توسعه آن اصول مورد قبول، در حل موضوعات خیلی بحث برانگیز است. برای مثال، در فرهنگ ما، توافق گسترده هم در مورد اصول انتزاعی-  همانند این ایده که متن قانون اساسی مهم است اما همچنین سابقه و رویه قضایی نیز، در تفسیر قانون اساسی مهم است -  و هم در مورد نکات خاص حقوقی، همانند مشروعیت تصمیم در قضیه براون علیه هیأت آموزشی، وجود دارد. یک تئوری حقوق اساسی در مقام سازماندهی این مسائل و دیگر مسائل توافق به روش و سبکی می‌باشد که نتایج را در قضایایی که هیچ توافقی وجود ندارد، تجویز می‌کند. در این سبک، یک تئوری حقوق اساسی با یک تفسیر از قواعد گرامری یک زبان یا شاید با تئوری واقعیت علمی یا ریاضی قابل قیاس می‌باشد.

کلیدواژه‌ها