بیتردید، نظارت را باید امری اساسی و اجتنابناپذیر در هر سازمان و از آن جمله سازمان حکومت دانست. مهمترین کارویژه نظارت در سازمان حکومت، جلوگیری از سوءاستفاده از قدرت توسط حاکمان و زمامداران است. این مقوله را میتوان از نظرگاههای گوناگونی مورد بررسی قرار داد، اما تبیین آن از منظر اسلامی برای جامعه دینی ما ضرورت دارد. نگاهی به تاریخ اسلام، به ویژه دوران آغازین آن، راهنمای مناسبی در جهت آگاهی از نوع نگرش مسلمانان، بهویژه پیامبر گرامی اسلام و حاکمان نخستین اسلامی، در این باره خواهد بود. بر این اساس، در این مقاله تلاش شده است با روشی تاریخی، دوران حکومتی پیامبر اسلام (ص)، خلفای سهگانه (ابوبکر، عمر و عثمان) و نیز امام علی(ع) مورد کاوش قرار گیرد.در نگارش این مقاله، توصیف و تحلیل (به دور از متأثر شدن از پیشفرضهای کلامی، اعتقادی، اخلاقی) در کنار ذکر وقایع تاریخی، مورد اهتمام بوده است. دستاورد این بررسی، اثبات انکارناپذیر بودن امر نظارت (اعم از نظارتهای درونسازمانی و نظارتهای مردمی) در صدر اسلام، و نهادینه شدن و سازمان یافتن آن در گذر زمان و به تناسب نوع جامعه و همچنین اقتضائات و سازوکارهای موجود در هر دوره میباشد.