حق بر آموزش امروزه به عنوان یکی از مهمترین حقهای بشری در اسناد بینالمللی و منطقهای مورد تصریح و تأکید قرار گرفته است. با وجود این شمول این حق برکودکان دارای معلولیتهای ذهنی همواره با برخی ابهام ها و تردیدهایی مواجهه بوده است و بسیاری از دولتها به بهانههای مختلف از زیر بار تعهدات خود نسبت به آموزش کودکان دارای معلولیتهای ذهنی شانه خالی مینمایند. این در حالی است که آموزش به عنوان زیربنای سازنده درک و فهم بشر از جمله حقوقی است که نه تنها خود به تنهایی و فینفسه از جمله مهمترین حقهای بشر تلقی میگردد بلکه به عنوان مجرای شناخت و درک سایر حقهای بشر و اعمال بهتر آنها نیز تلقی میگردد، بنابراین نمیتوان به بهانههایی نظیر توانایی کم کودکان دارای معلولیتهای ذهنی، آموزشپذیری، کمبود امکانات و ... این کودکان را از یک حق اساسی و مسلم محروم نمود. آموزش کودکان دارای معلولیتهای ذهنی، ویژگیها و خصوصیات منحصر به فردی دارند که همواره میبایست مورد توجه قرار گیرد. از جمله این خصوصیات و ویژگیها استفاده از امکانات و وسایل خاص آموزشی و معلمین و مربیان متخصص و توجه به دو اصل مهم توانبخشی و عادیسازی میباشد.