1
دانشجوی دکتری حقوق بین الملل، دانشگاه آزاد واحد تهران شمال
2
دانشیار حقوق عمومی دانشگاه پیام نور
چکیده
بشر همواره بدنبال مبارزه با بیعدالتیها و ایجاد برابری برای همه در تمام زمینههای زندگی از جمله اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، مذهبی، آموزشی و غیره بوده است. اصل برابری یکی از اصولی است که به تحقق آرمانهای بشری کمک مینماید. در مکاتب فلسفی و حقوقی از اصل برابری در جهت رفع تبعیض سخن به میان آمده است. یکی از تاثیرات مهم اندیشههای فلسفی کمک به تحقق نظری اصل برابری بوده است، بدین معنا که این اصل را در زمینههای مختلف قابل اعمال نموده است. نظریهپردازان فلسفی مختلفی سعی نمودند که این مهم را از زاویه دید خود مورد تحلیل و استدلال قرار دهند. هدف اساسی مقاله بررسی مفهوم و مولفههای اصل برابری در پرتو اندیشههای فلسفی است تا نهادین شدن آن در اسناد حقوق بشری نمایان شود. موضوع پژوهش با رویکرد توصیفی-تحلیلی بررسی میشود. یافتههای پژوهش نشان میدهد که اندیشههای فلسفی به واسطه نقش مهمی که در بوجود آمدن و پیشبرد نهادهای جدید حقوقی ایفا میکنند، هموارکننده راه برای نهادینه شدن اصل برابری در نظامهای حقوقی و اسناد حقوق بشری محسوب میشوند.